شب، بیدار
شب، سرشار است.
زیباتر شبی برای مردن.

آسمان را بگو از الماس ستارگانش خنجری به من دهد.
***
شب، سراسر شب، یک سر
ازحماسه دریای بهانه جو
بیخواب مانده است.

دریای خالی
دریای بی نوا ...
***
جنگل سالخورده به سنگینی نفسی کشید و جنبشی کرد



†ɢα'§ : نگاهی نو, احمد شاملو, الماس ستارگان, با داشتن چشمان تو, چشمان تو, نگاهی نو, شب بیدار, زیبا ترین شبی برای مردن, احمد, دریای خالی, نگاهی نو, جنگل سالخورده, عاشقانه های شاملو, شاملویی, نگاه نو, با آسمان بگو,
ادامه مطلب
یک شنبه 12 مرداد 1393 18:29 |- محمد جوانمردی -|

باران می بارد،

به حرمت کداممان نمی دانم!

من همین قدر می دانم که باران صدای پای اجابت است.

خدا با همه ی جبروتش دارد ناز می خرد،

نیاز کن...


†ɢα'§ : باران می بارد, نگاهی نو, باران, نگاه, بارش باران, نگاهی نو, نگاه نو, حرمت, به حرمت کداممان, نگاهی نو, صرای پا, نگاهی نو, اجابت, نگاهی نو, ناز میخرد,
جمعه 17 آبان 1392 11:53 |- محمد جوانمردی -|

اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن

درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم...


†ɢα'§ : درد مشترک, نگاهی نو, دستت را به من بده, نگاه, احمد شاملو, نگاه نو, قلبت را به من بده, شاملوی مهربان, عاشقترین زندگان, شعر ناب شاملو, نگاهی نو, احمد شاملو,
ادامه مطلب
سه شنبه 14 آبان 1392 21:31 |- محمد جوانمردی -|

به وز!
تند تر.
بریز تمام زرد های خیالم را.
پاره کن آستینم را
زخم تر کن پوست ترک خورده ام را
از من فقط برگ یادی بماند
شاید مرا روزی بلند کند
بنشاند بر دفتر دلش، کنار تمامی خاطرات بی منش.

نه!

آنچنان بر سینه خاک بکش مرا تا یادم حتی در ذهن ها ترک بردارد.

خیالم سبز سبز بود روزگاری.


†ɢα'§ : نگاهی نو, پاییز من, نگاه, پاییز, نگاه نو, برگ ریزان, زرد های خیال, دفتر دل, جوانمردی, سینه خاک, نگاهی نو, خیال سبز,
سه شنبه 2 مهر 1392 13:5 |- محمد جوانمردی -|

نباید تنهات می ذاشتم، اونم تو اوج بی کسی

نیاید اونجور می رفتم، تو لحظه دلواپسی

کاش قبل رقتن، میشنیدی دعای این دل کاغذی

بد جور از هم جدا شدیم، حتی بدون خداحافظی

غم رفتنت "نفس"، داغ دلم رو تازه کرد

این دل از همه فراری رو پاره ی پاره پاره کرد.


†ɢα'§ : نگاهی نو, تنها شدیم, نگاه, بدون خداحافظی, نگاه نو, تنهایی, تنها, اوج بی کسی, دل کاغذی, نگاهی نو,
یک شنبه 24 شهريور 1392 19:52 |- محمد جوانمردی -|

نباشی قند ها هم شیرین نیستند.

به همین چای یخ کرده قسم...


†ɢα'§ : نگاهی نو, چای یخ, نگاه, نگاه نو, چای یخ کرده, قند ها شیرین نیستند, نگاهی نو,
سه شنبه 19 شهريور 1392 23:7 |- محمد جوانمردی -|

فکرشو بکن!

یکی بهت بگه قد خدا دوستت داره.

بیا یه کم خوش بین باشیم، خب شاید وقعا دوست داره.

بگه عاشقته،جونشو بده واست.

و اگه بهش بگی این چه کاریه؟

بخنده بگه: می خوام کادو عشقمو داده باشم...

با وجود همه اینا ازش بخوای که بره

بگی این به صلاحمونه

آخه تو کی هستی که واسه 1 دل تعیین تکلیف کنی

تو کی هستی که به یه بانو میگی برو.

کجا بره؟کجا؟؟؟

کجا بره وقتی وقتی شدی تموم دنیاش...

آهای تو!!!

مگه تو چقد می تونی بد باشی...؟


†ɢα'§ : نگاهی نو, برو, نگاه, نگاه نو, دوستت دارم, هدیه عشق, نگاهی نو,
شنبه 26 مرداد 1392 17:46 |- محمد جوانمردی -|

اندیشیدن به تو رسم، و گفتن از تو ننگ است!

اما میخواهم برایت بنویسم

شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان!

… چه گناه کبیره ای…!

میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند،

من هم مانند همه ام

راستی روسپی!...


†ɢα'§ : نامه فریدون به یک فاحشه, نگاهی نو, اندیشیدن به تو, نگاه نو, تن فروشی, نگاهی نو, ,
ادامه مطلب
چهار شنبه 9 مرداد 1392 11:28 |- محمد جوانمردی -|

کاش حداقل مانند پرنده ای بودی

که از روی غریزه جوجه هایش را نگه می دارد

تا وقتی که زمان پرواز رسد.

هنوز پریدن را بلد نیستم که از لانه پایینم انداختی.

گربه همین نزدیکی هاست...


†ɢα'§ : پرنده باش, نگاهی نو, زمان پرواز, پریدن, نگاهی نو, نگاهی نو, نگاه نو, جوانمردی,
شنبه 5 مرداد 1392 18:41 |- محمد جوانمردی -|

   

 

 سخت است حرفت را نفهمند.

سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
 
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
 
اشتباهی هم فهمیده اند.
 
دکتر شریعتی.

 

 

 


†ɢα'§ : نگاهی نو, نکته زندگی, شریعتی, سخت است حرفت را نفهمند, نگاهی نو, محمد جوانمردی, نگاه نو, نگاه,
جمعه 23 فروردين 1392 22:32 |- محمد جوانمردی -|

   

 

 به خاطره عشقمون یه امشبو پیشم بمون.

بزار به هم دیکه بگن

هر چی که میخوان دلامون.

بزار بگم طرز نگات چه جور منو دیونه کرد

یا اون آخرین روزی که، کرد به دلم نگاهی سرد.

کدوم کلاغ بی قرار می رسه از راه قار و قار

از اومدن خبر میده، اومدن یه یادگار.

مژده اومدنت رو...

 

 


†ɢα'§ : به خاطر عشقمون, نگاهی نو, نگاه نو, طرز نگاه, طرز نگات, کوچه دل, نگاه سرد, نگاهی نو, ,
ادامه مطلب
پنج شنبه 8 فروردين 1392 13:51 |- محمد جوانمردی -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد